۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

سلام/دلم برايت تنگ...
اين روزها دلم حوالي نمي دانم كجاست/دلم كه تنگ مي شود /مي خواهم بغلت كنم /محكم/
دلم كه خيلي تنگ مي شود/ مي خواهم بغلم كني/سرم را روي شانه هايت بگذارم و باران باران گريه كنم
آنجا انگار بي خيال "آدم خوارگي متافيزكي مردان" و "گريز از آزادي" ضعيفه هايم/
خب دلم تنگ شده ديگه/خداحافظ

۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه

داشتم يك نگاه مي انداختم/پيشنهادش"حديث آرزومندي" بود/ياد "مهربان" و "عاقل" افتادم /كه هيچكدامش نبودم/گفته بودم/نشنيدي/كار من شنيدن نبود اما
/از خودم مي پرسم : چرا اينهمه دل تنگ!
نقره اي ماه كه روي صورتم مي افتد/دري باز مي شود نوري بياورد انگار

۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

/سلام/براي تو چون قشنگه




عمر

حسرت جشنی است بیکران

که هلهله اش

از پس دیوارها به گوش می رسد

***

ای روز

می دانم که می رسی

نمی دانم که تو را خواهم دید

***

بعضی چیزهاست

که نمی شود کاری کرد

از هر طرف که نگاهش کنید

گرگ گرگ است

کبک، کبک

***

صبر پیشه کن عزیز دلم

صبر پیشه کن

در بطن کوسه ئی که تو را خورده است

گله معنا ندارد

گیر کرده ای عزیز دلم

گیر کرده ای

و تو هم که یونس و عمران نیستی

***

بلیط خریده ام

ردیف جلو

تنها

برای خود آواز می خوانم

کف می زنم

ممنونم

***

مثل میوه ی افتاده ای

دلتنگم

میوه ای که درختش را بریده و

برده اند

***

چیز بدی نیست جنگ

شکست می خورم

اشغالم کنی




لب خوانی های قزل آلای من، مجموعه شعر شمس لنگرودی، نشر آهنگی دیگر

۱۳۸۹ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

سلام/خوبم/گلم/ماهم/دوستم؟/
مهرم/دلم/جانم/
مهربانم/121 5^3 م/مي ترسم/مواظبم/تو هم/
ت191/ خداحافظ

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

سلام
دلم گرفته
دلم عجيب گرفته است
خداحافظ